محل تبلیغات شما

خرس و صیادان

 

یکی خرس بوده ست در جنگلی

درنده هیونی، قوی هیکلی

دو صیاد استاد چالاک و چست

یکی آلفرد نام و دیگر اُگُست

نمودند بر یک رباطی ورود

که بر جنگل خرس نزدیک بود

سخن آمد از خرس اندر میان

بر ایشان نمودند تعریف آن

که در جثه بی حد بزرگ است او

بُود پوستش پربها و نکو

بسی آمدند از شکارآوران

که عاجز بماندند از صید آن

اگست آن زمان گفت که ما دو یار

به زودی نماییم او را شکار

از آن جانور ما نداریم باک

که صیاد این جا بُود ترسناک

به جنگل برفتند آن دو جوان

پی خرس گشتند هر سو روان

قضا را، نمودند هر جا گذر

ندیدند آن روز از خرس اثر

ز جنگل سوی خانه بازآمدند

بدین حال بودند خود روز چند

بماندند یک هفته در آن رباط

ز هر قسم مأکولشان در بساط

خریدند از میزبان نان و آب

ندادند وجه طعام و شراب

نمودند با او قرار و مدار

که سازیم چون خرس را ما شکار

فروشیم پس جلد آن خرس را

نماییم مر قرض خود را ادا

همان قسم روزی به جنگل شدند

پی خرس هر سو شتابان بُدند

بدیدند تا متر مارتَن رسید

بغرید از دور چون آن دو دید

دو صیاد باجرئت و خودپسند

که ناکشته اش پوست بفروختند

در آن دم که دیدند آن پیلتن

نمودند گم جرئت خویشتن

فتاد آلفرد را تفنگش ز دست

ز بیمش به بالای شاخی بجست

اگست آن زمان خفت چون مردگان

نیاورد بیرون نفس از دهان

چو نزدیک شد متر مارتن بر او

بسی کرد مر گوش و بینیش بو

ورا مرده پنداشت، زو برگذشت

چو از چشم ایشان بسی دور گشت

اگست از زمین جست شوریده بخت

بشد آلفرد بر زمین از درخت

بگفتا بر او با لب نیم خند

چه در گوشَت آن خرس بنهاد پند؟

چنین داد پاسخ که این گفت اوست

چو ناکشته ای خرس، مفروش پوست

چه خوش گفت فردوسی بی قرین

به شهنامه، در جنگ خاقان چین

فرستاده گفت ای خداوند رخش

به دشت آهوی ناگرفته مبخش»

 

آلمانی ها می گویند:

Die Bärenhaut soll man nicht verkaufen ehe der Bär gestochen ist.

پیش از آنی که خرس را بکشی

پوستش را به هیچ کس نفروش.

 

و ایتالیایی ها می گویند:

Pigliamo prima l’orso, e poi vendiamo la pelle.

بگذار اول خرس را بگیریم، بعد پوستش را بفروشیم.

 

نقل از کتاب:

ضرب المثل ها و حکمت های طنز فارسی

همراه با معادل هایی از زبان های عربی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیولی، پرتغالی، هلندی و دانمارکی

گردآورنده و مترجم: مهدی

دختر خوشگلِ بی روبنده

ماده تاریخ پیشاپیش

بخشی از عارف نامه، سرودۀ ایرج میرزا

خرس ,جنگل ,چون ,ها ,آلفرد ,صیاد ,خرس را ,ها می ,آن خرس ,می گویند ,آن زمان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه تایپ و ترجمه کلمه دل نوشته های من